چقدر خیال پوچ کردم . آخ از دست دل دیوانه .چه با من که نکردی ای دل دلا بس کن دگر دیوانگی بس مجو مهر و وفا دیگراز این پس به تنهایی بساز و داد من رس دل دیوانه ای مجنون بی کس چرا باور نداری مرده ای تو مرا تا پای مردن برده ای تو دل دیوانه ای افسرده و کور نجو عشق از دل سر سخت مغرور بشویندت تو را با صدر و کافور الهی جای تو باشد ته گور غرورم را شکستی آه ای دل نصیبم غم شد از افکار باطل چه شبها تا سحر بیدار ماندی دمادم نام او را یار خواندی زچشمانم هزاران خون

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پارسیان ارز سيب سرخ بهترین ربات اینستاگرام باطری فرسوده سربازان آقا خرید آنلاین کالسکه حمل کودک